بررسی بازی Baldur’s Gate 3


پس از گذشت 23 سال از انتشار بازی Baldur’s Gate II: Shadows of Amn بار دیگر آرزوی بازگشت به سرزمین‌های فراموش شده برای بسیاری از طرفداران قدیمی بالدورزگیت تحقق یافت و اکنون فصل جدیدی از ماجراجویی در دنیای سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان با ارباب جدید سیاه‌چاله، استودیوی لاریان، گشوده شده است. البته استودیو لاریان فراز و نشیب‌های بسیاری را برای ساخت این بازی بلند پروازانه طی کرد. از تلاش برای کسب امتیاز ساخت این بازی و گرفتن چراغ سبز از استودیو ویزرد آو کوست، چالش برای ایجاد سیستمی که تا حد امکان به قوانین نسخه پنجم سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان وفادار باشد تا تاخیر‌های پی در پی به دلیل شیوع ویروس کرونا که به توسعه بسیاری از بازی‌ها لطمه زد. اما خبر خوب این است که تمامی این مصائب و موانع کوچیکترین خللی در کیفیت اثر نهایی ایجاد نکرده است و تلاش‌های تیم سازند منتهی به خلق اثری بی‌نظیر شده که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، با ما همراه باشید.

بررسی ویدیویی را در یوتوب تماشا کنید

داستان بازی Baldur’s Gate 3 یک قرن پس از اتفاقات 2 Baldur’s Gate رخ می‌دهد ولی شروع آن به نوعی یادآور پیش‌‎درآمد نوستالژیک بالدورزگیت 2 است که با یک فرار بزرگ از زندان شروع شد. در یک صحنه سینماتیک مشاهده می‌کنیم یک مایندفلر‌ دو کرم انگل ایلیثید (Illithid) را در چشم شما و هم‌بندیتان لِیزل(Lae’Zel) فرو می‌کند. با این حال شانس با قهرمانان ما یار است و پس از مدتی کوتاه گروهی از اژدها سواران گِسیَنکی‌ (Githyanki)که دشمن خونین و درجه یک مایند-فلیرها (Mind Flayers) هستند به کشتی نوتیلویدی (nautiloid) که در آن زندانی هستند، حمله می‌کنند. در پی این حمله، قهرمان بازی فرصتی پیدا می‌کند تا با هم‌بندی‌های خود از این مخمصه بگریزد. البته همه چیز طبق نقشه پیش نمی‌رود و کشتی سقوط می‌کند. ولیکن قهرمان بازی از این مهلکه نیز جان سالم به در می‌برد. با این حال کابوس وی با آزادیش به پایان نمی‌رسد و در ادامه باید تمامی تلاش خود را برای خلاص شدن از شر زالوی ایلیثیدی که در سرش جا خوش کرده انجام دهد. در غیر اینصورت دیر یا زود به یکی دیگر از هیولاهای مایندفلر تبدیل‌ می‌شود.

با اینکه بالدورزگیت 3 با مقدمه‌ای ترسناک شروع می‌شود. اما فضای فانتزهای سیاه مثل بازی تاج و تخت یا نسخه اول بازی Pillars of Eternity را ندارد. این بازی مجموعه‌ای است از قصه‌های تلخ و شیرین که بعد فانتزی و ماجراجویی آن‌ها پر رنگ‌تر از همیشه است، در طول داستان شما هم شاهد لحظه‌های شاد و خنده‌دار هستید و هم لحظات تراژیک و اندوهناک. در نحوه روایت، بالدورزگیت پیرو همان قالب کلاسیکی است که در اکثر بازی‌های نقش آفرینی سیاه‌چاله‌ها و اژدهایان استفاده می‌شود. ولیکن، در اینجا شخصیت‌ها محور اصلی روایت هستند تا پی‌رنگ اصلی داستان. یارانی که شما در طول بازی با آن‌ها هم‌سفر می‌شوید پرداخت شخصیتی خوب و آرکی عمیق‌ دارند که با پیشرفت روند بازی بخش‌های بیشتری از شخصیت و گذشته‌ی مرموزشان فاش می‌شود.

پرده‌ی اول بازی در منطقه‌ای به نام Sword Coast در جنوب بالدورزگیت رخ می‌دهد. در این قسمت بازی به شما فرصت می‌دهد تا تیم ماجراجویی خود را تشکیل دهید و یاران خود را بهتر بشناسید. رابطه قهرمان و شخصیت‌های اصلی در ابتدای کار با تنش آغاز می‌شود و او باید تلاش کافی به خرج دهد تا بتواند اعتماد کامل همراهانش را به خود جلب کند یا در مواقعی که جدالی بین اعضای گروه رخ می‌دهد با میانجیگری به آن خاتمه دهد. با اینحال حل این مسئله همیشه به این سادگی نیست و بعضی اوقات به چالشی بزرگ تبدیل می‌شود که شما را مجبور به گرفتن تصمیماتی سخت می‌کند. در طول بازی شما به شخصیت اسرارآمیز دیگری به نام گاردین (راهنما) نیز برخواهید خورد که همانند یک رویا در برابرتان ظاهر می‌شود و شما را تشویق به انتخاب‌هایی می‌کند که باعث افزایش قدرت ایلیثید در درون شما می‌‎شود.

جذابیت Baldur’s Gate III تنها به داستان گیرا و شخصیت‌های خوب آن ختم نمی‌شود. طراحی محیط‌ یکی از ویژگی‌های تحسین برانگیز این بازی است. تمامی مکان‌ها به صورت پویا، تعاملی و با جزئیات فراوان طراحی شده‌اند. از جنگل و بیشه زارهای سبز و خرم Emerald Green گرفته تا غارهای مرموز و جادویی Underdark و صومعه Rosymorn این احساس را به مخاطب می‌دهند که بخشی از یک دنیای زنده و اعجاب آور است که می‌تواند برای ساعت‌ها خود را در زیبایی‌ها و اسرار آن غرق کند. گذشته از این، نکات مخفی و ایستر‌ اگ‌های بسیاری از دو نسخه قبلی بالدوزگیت و همچنین سری بازی‌های Divinity در این عنوان وجود دارد که اگر دقت کافی به خرج دهید می‌توانید آن‌ها را در بازی ببینید.

به جز مایند ‌- فلرها شما به طیف متنوعی از موجودات و جانوران جادویی از دنیای سیاهچاله و اژدهایان بر خواهید خورد. از جمله گابلین‌ها، اولبر‌های عظیم الجثه، نول‌ها، میناتورها و … بعضی از این موجودات به طور غریزی وحشی هستند و به محض دیدن شما به سمت‌تان حمله‌ور می‌شوند. اما لاریان بازی را به صورتی طراحی کرده که بیشتر مواقع درب گفتگو و مصالحه باز است و به شرط داشتن کاریزمای بالای می‌توانید به جای جنگ، دشمنان خود را به یاری متحد تبدیل کنید یا اینکه با حیله و فریب بر علیه‌ شان توطئه کنید. این نکته را نیز فرامش نکنید که فن بیان تنها مهارت و مولفه‌ی لازم برای انجام این کار نیست.

از دیدگاه بصری نمی‌توان بازی Baldur’s Gate III را یک غول گرافیکی برشمرد اما صادقانه می‌گویم، این بازی زیباترین عنوان نقش آفرینی کامپیوتری است که تا به حال ساخته شده است. استودیو لاریان از موتور قبلی خود (Divinity 4.0) برای ساخت این بازی استفاده کرده و بخشی از جلوه‌های گرافیکی بازی مثل نور و سایه‌ها پیشرفت چندانی نداشته و همانند بازی‌های نسل قبل است، اما طراحی مدل صورت شخصیت‌ها و موی ‌آن‌ها بسیار چشم‌گیر است. مخصوصاً شخصیت‌های سفارشی بازی که مدل آن‌ها با اسکن‌ سه بعدی از چهره افراد واقعی ساخته شده‌اند. این کار باعث شده که رنگ پوست و تغییرات چهره در این بازی طبیعی جلوه کند.

زاویه دید در بازی دیگر به فرم ایزومتریک محدود نیست و کاملاً قابل تنظیم است. شما حالا هم به دید تاکتیکی قبلی خود دسترسی دارید که تسلط شما را در نبرد بیشتر می‌کند و هم یک دید سوم شخص دارید که کمک می‌کند جزئیاتی را که ممکن است از نظرتان پنهان بمانند به راحتی ببینید.

از زمان عرضه نسخه Early Access تا کنون رابط کاربری (UI) برای کیبورد و موس تغییرات بالقوه‌ای داشته است. رابط بازی ظاهری تقریباً ساده و نیمه – کلاسیک دارد که از یک طرف به سری‌ بازی Divinity شباهت دارد و از طرف دیگر به نسخه‌های قبلی بالدورزگیت. دیگر از پرتره‌های نقاشی نوستالژیک خبری نیست و عکس‌های سه بعدی شخصیت‌ها جای آنها را گرفته‌اند. هر دو نقشه در بازی دشمن‌ها و شخصیت‌های نزدیک به شما را به همراه اسم نشان می‌دهند و امکان سفر سریع را از طریق پورتال‌های راهنشان که در طول بازی پیدا می‌کنید فراهم می‎‌کنند. Inventory و Hotbar هر دو بسیار کاربر‌پسند هستند و طبقه‌بندی‌هایی مفید بیشتری به آن اضافه شده است که دسترسی شما به آیتم‌هایی مورد نظرتان و تعویض تجهیزات را آسان کرده است. اما بهترین قسمت در این رابط، قابلیت سوییچ سریع بین تیر و کمان، شمشیر و مشعل بدون باز کردن پنجره فهرست وسایل است.

نسخه PC بالدورزگیت 3 از دسته بازی نیز پشتیبانی می‌کند و با اینکه از یک دسته کاملاً معمولی استفاده کردم اما سیستم بازی به خوبی آن را شناسایی کرد. هنگام استفاده از دسته رابط کاربری شکلی خیلی ساده‌تری نسبت به موس و کیبورد دارد و نوار داغ بازی در این حالت پنهان است. فونت و اندازه گزینه‌ها بزرگتر است که خواندن آن‌ها را بسیار راحت‌تر می‌کند. به جز در حالت نبرد؛ در هنگام استفاده از دسته شخصیت‌ها به صورت بهنگام (real-time) با زاویه سوم شخص قابل کنترل هستند. با اینکه هنوز کاملاً به کار با دسته عادت نکردم اما باید اعتراف کنم تجربه بازی به این شکل نامتعارف لذت و سرگرمی خاص خود را دارد.

در شروع هر کمپین جدید می‌توانید بین سه درجه سختی، کاوش‌گر، متوازن و تاکتیکی، یک مد را انتخاب کنند. گزینه سوم نبردهایی سخت‌تر و دشمنانی قدرتمند‌تر را مسیر شما قرار می‌دهد. البته همانند بازهای Divinity و بر خلاف بازی‌های بالدورزگیت، قابلیت ذخیره کردن در همه جا وجود دارد و شما همیشه یک شانس دوباره برای موفقیت در حمله یا سنجش مهارت خود دارید. با اینکه نبردهای پرچالش در بازی بالدورزگیت 3 کم نیست اما در مقایسه با بازی‌های دیگر این ژانر چون Pathfinder: Kingmaker، این بازی دارای محدودیت‌های زمانی طاقت ‌‎فرسا و درجات سختی بالا نیست و تمرکز آن بیشتر از همه چیز بر عنصر نقش‌آفرینی و دادن انتخاب‌های فراوان به بازیکنان است.

سیستم ساخت شخصیت Baldur’s Gate 3 با توجه به مقیاس آن بسیار فراگیر و کارآمد است. با اینکه جای خالی الهه‌های آسیمار در این بازی حس می‌شود اما نژاد، کلاس و توانایی‌ها متنوعی را برای ساخت یک شخصیت منحصر به فرد در اختیار شما قرار می‌دهد. علاوه بر این شما می‌توانید برای هر یک از شخصیت‌ها یک پیشینه و یک زیرکلاس انتخاب کنید که هر کدام مهارت‌هایی خاص را در اختیار شخصیت شما قرار می‌دهد. از جنبه ظاهری بازی دارای مدل‌های صورت مختلف است. اگرچه شما قادر به تغییر ابعاد اعضای صورت مثلی بینی و لب نیستید. ولیکن، می‎‌توانید قسمت‌های دیگر همچون مدل مو، میکاپ و ابعاد بدن شخصیت خود را به دلخواه تغییر دهید.

بازیکنانی که علاقه‌ای به ساخت شخصیت سفارشی را ندارند یا به دنبال تجربه‌ای تازه‌ای هستند، می‌توانند یکی از 7 شخصیت اصلی را انتخاب کنند که هر یک پیش‌زمینه داستانی خاص خود را دارد. این انتخاب بازیکنان را در مسیری مشابه اما متفاوت قرار می‌‎دهد که خود ارزش تکرار بازی را بسیار بالا می‌برد. تجربه بازی در در نقش شخصیت‌های اصلی همینطور بر نحوه واکنش همراهان و شخصیت‌های غیر قابل بازی نسبت به شما اثر می‌گذارد. در شروع بازی امکان تغییر چهره یا مهارت‌ها‌‌ی شخصیت‌های اوریجن وجود ندارد. اگرچه با پیشرفت روند داستان، شخصیتی مرموز به کمپ شما خواهد پیوست که در قبال دریافت مبلغی معین می‌تواند کلاس قهرمان بازی و یارانش را تغییر دهد. این شخصیت همچنین به شما کمک می‌کند تا جنگجویانی جدید و با توانایی‌های متفاوت را بسازید تا شما را در نبرد و سنجش مهارت‌ها یاری کنند. این کرکترها آرک شخصیتی بخصوصی ندارند و باعث کند شدن روند ارتقاء سطح نمی‌شوند.

ماجراجویی من نیز با یک روگ نیمه-الف آغاز شد که در باز کردن سخت‌ترین قفل‌ها و خصوصاً حملات غافلگیرانه بسیار زبردست است. اگرچه بالدورزگیت 3 پتانسیل کافی برای مینی – مکسینگ را دارد اما بعد از مشاهده توانایی‌ تغییر شکل کلاس دروئد، ایده این ادامه بازی به صورت مولتی-کلس بسیار وسوسه انگیز است.

قوانین نسخه پنجم بازی Dungeons and Dragons تار و پود اصلی بازی بالدورزگیت 3 را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر عملکرد شما در بازی به توانایی‌ها، نژاد، پیشینه شخصیت و از همه مهم‌تر امتیاز به دست آمده از چرخش تاس بازی گره خورده است که انیمیشن زیبای آن را در هر آزمایش می‌بینید. با این حال بخشی مهمی از المان این بازی چون فرآیند کاوش، حل پازل‌های محیطی و سیستم نبرد برگرفته از سری بازی‌های قبلی استودیو لاریان است.

همانند سری بازهای Divinity، گروه شما از 4 کرکتر یا کمتر تشکیل شده و نبرد به صورت نوبتی (turn-based) است. فرم نبرد یکی از تفاوت‌های اصلی این بازی با نسخه‌های قبلی فرنچایز بالدورزگیت است که از حالت بهنگام با توقف (real time with pause) استفاده می‌کنند، با اینکه هر دو سسیتم نکات مثبت و منفی خود را دارند. اما تصمیم کارگردان بازی، اسون وینک اسون وینک (Swen Vincke) برای استفاده از این فرم کمک شایانی به پیاده‌سازی قوانین نسخه پنجم سیاچاله‌ها و اژدهایان در بازی کرده است. خوشبختانه دیگر از آشفتگی‌های قبلی در طول نبرد خبری نیست و نیازی ندارید که ثانیه به ثانیه دکمه توقف را را برای کنترل بهتر گروهتان فشار دهید. استفاده از مکانیک ری‌اکشن (واکنش) در زمان حمله به راحتی قابل مدیریت است. تنش و هیجان در مبارزه بیشتر از همیشه است، زیرا هر نوبت و هر نمره‎ی تاس نقشی سرنوشت ساز را در پیروزی شما دارد. گفتنی است، که استفاده از مد نوبتی تنها به نبرد محدود نمی‌شود و شما می‌توانید در هر زمانی از آن برای مخفی‌کاری، به دام انداختن دشمنان و کارهای دیگر استفاده کنید.

مهم‌ترین و بی‌نقص‌ترین ویژگی بازی Baldur’s Gate III میزان آزادی عمل و تعامل بالای آن با محیط پیرامون است به نحوی که بازی در بعضی مواقع پای خود را فراتر از ژانر نقش آفرینی می‌گذارد و فازی واقع‌گرا و ایمرسیو به خود می‌گیرد. در بالدورزگیت 3 هر وسیله یا اجزای محیط می‌تواند به عنوان یک سلاح بر علیه دشمنان یا جهت خنثی کردن یک تله استفاده شوند. همیشه روش‌ و راه‌های متنوعی برای انجام اهدافتان در بازی وجود دارد، نحوه نبرد و تصمیماتی که شما در این بازی می‌گیرید منجر به شکل گرفتن خطوط داستانی متفاوت و فرصت‌هایی جدید می‌شود و تعلل در انجام بعضی از ماموریت‌ها ممکن است به کشته شدن یکی از شخصیت‌های غیر قابل بازی و از دست دادن بخشی جالب از داستان ختم شود.

4 مکانیک ارتفاع، پرش، هل دادن و پرتاب در این بازی نقشی اساسی دارند و با محیط آن در یک هارمونی عالی هستند. زمانی که شما در ارتفاع بالاتری قرار دارید، مزیت شما نسبت به دشمنان بیشتر است. اگر قدرت شخصیت شما زیاد باشد می‌توانید دشمن خود را به پایین هل دهید و کارشان را با یک حرکت تمام کنید. با پرش شما می‌توانید روی سر دشمنان خود فرو بیایید و آن‌ها را غافلگیر کنید، اگر زمانی دشمن مسیر شما را با یخ یا شعله‌های آتش سد کرد می‌توانید از روی آن گذر کنید. بازیکنان همچنین با این مکانیک می‌توانند مسیرهایی غیر مستقیم و میان بر را برای رسیدن به مکان‌های مورد نظر خود پیدا کنند. البته مراقب باشید اگر توانایی لازم را ندارید یا به اندازه کافی چابک نیستید، بی هوا از ارتفاعی بلند به پایین نپرید.

با کمک مکانیک پرتاب است شما قادرید در هنگام نبرد اشیا مختلف مانند پنیر، قابلمه، بطری و هر چیزی که به اندازه کافی برای شخصیت شما سبک باشد را به سمت دشمنان یا دوستان خود پرتاب کنید. برای مثال اگر یار شما در بازی زخمی و بیهوش است، می‌توانید یک بطری معجون را به سمتش پرتاب کنید. البته این مکانیک تنها به اشیاء محدود نمی‌شود. یکی از زیباترین لحظه‌های بازی برای من زمانی بود که یکی از گابلین‌ها را در طول نبرد مثل یک توپ گلف به سمت همرزمانش شوت کردم. در هنگام پرتاب همانند دیگر حملات احتمال برخورد موفقیت آمیز برای تک تک اهداف قابل مشاهده است.

جادو و طلسم‌ها در این بازی فوق‌العاده متنوع هستند و علاوه بر نبرد، می‌توانند برای دستکاری المان‌های محیطی یا کمک به شما در آزمایش‌های مهارت استفاده شوند. برای مثال در طول نبرد بعد از کشتن یکی از دشمنان جسد او را با یک طلسم خاص زنده کردم تا در نبرد به من کمک کند. هر کدام از طلسم‌ها و هر کدام اثرات و مزایای منحصر به فرد خود را دارند، طلسم‌های کنتریپ مثل فایربال (گلوله آتش) نیازی به جایگاه ندارند، از طرف دیگر طلسم اسکورچینگ-ری (اشعه سوزان) که قدرت زیادتری دارد، بعد از استراحت تنها یک بار قابل استفاده‌اند. در این بین طومارها، معجون‌ها و آیتم‌های دیگر مثل گردن‌بند جادویی نیز به شما توانایی‌ استفاده از بعضی از طلسم‌های خاص را می‌دهند.

ویژگی پرکاربرد دیگر در بازی بالدورزگیت احضار فامیلیر (Familiar) یا همراه وفادار (اغلب حیوان) است که به شما در مبارزه و کشف صندوقچه گنج یا تله‌های در مسیر کمک می‌کنند. هر Familiar توانایی‌ها و ظاهری متفاوت دارد و برخلاف بازی Baldur’s Gate 2 فایمیلر‌ها دیگر تنها مختص به قهرمان بازی نیستند. شما همچنین قادر به کنترل آن‌ها در طول بازی هستید. برخی از این همراهان مثل سگ دوست‌داشتنی بازی، اسکرچ (Scratch) به صورت دستی طراحی شده‌اند و دارای آرک شخصیتی خودشان هستند. اسکرچ تنها برای برای ارائه آمار نوازش شدن طراحی نشده و نقشی بیشتر از یک حیوان خانگی دارد. هم توانایی جنگیدن دارد و هم به شما در پیدا کردن آیتم‌های مخفی در بازی کمک می‌کند.

شخصیت شما در بازی علاوه بر توانای‌هایی عادی خود؛ داری قدرت دورکاری ذهنی یا سایونیکس است که منشاء آن کرم ترسناک الیثید است، این امر برای هفت یار اصلی شما نیز صادق است. استفاده هر چه بیشتر از این قدرت ماورایی باعث ارتقاء آن می‌شود. البته حق انتخاب برای استفاده از این قدرت یا کنار گذاشتن آن با شما است. اینکه استفاده از این قدرت یا چه پیامدهایی بر قهرمان و دیگر شخصیت‌‌های بازی خواهد داشت، معمایی است که شما باید جواب آن را در طول بازی پیدا کنید. ماندن بر سر دو راهی استفاده از این نیرو برای شکست دشمنان یا نپذیرفتن آن، یکی از بهترین بخش‌های بازی است که نقش عنصر تعلیق در آن هویدا است و ارزش تکرار بازی را تا حد زیادی بالا می‌برد.

اشتراکات زیادی بین قوانین نسخه پنجم و بازی Baldur’s Gate III وجود دارد، اما همانطور که قبلاً اشاره شد لاریان در اقتباس خود دست بازیکنان را تا حد زیادی باز گذاشته است. ترازهای رفتاری (alignment) به نحوی کنار گذاشته شده تا شخصیت شما انعطاف پذیری بیشتر در انتخاب‌ها و رفتار خود داشته باشد و دیگر در یک دسته خاص اخلاقی مانند قانون‌مدار (lawful) اسیر نیست. تغییر مهم دیگر اختصاص دادن امتیازات توانایی (ability score points) از نژاد به کلاس است، شاید این تغییر کمی خارج از عرف باشد اما باعث می‌شود بازیکنان خود را محدود به یک نژاد خاص نکنند و بتوانند شخصیت‌های متفاوت، متنوع‌تر و غیر کلیشه‌ای بسازند که در نهایت المان نقش‌آفرینی را در بازی پر رنگ‌تر می‌کند. برای مثال شما می‌توانید یک کوتوله با کلاس بارد (آوازخوان) بسازید که بجای قدرت زیاد، کاریزمای بالایی دارد.

فواید ساده بودن نسخه پنجم نیز در این بازی خود را بهتر نشان می‌دهند. نبود پنالتی برای استفاده از سلاح و زره در بازی، دسترس‌پذیری آن را تا حد قابل توجهی افزایش داده است. از آنجا که دیگر خبری از دردسرهای مقادیر منفی تعدیل کننده (modifier) نیست این امر می‌تواند بازی را مخاطبانی که که تازه با ژانر نقش آفرینی کامپیوتری آشنا شده‌اند بسیار ساده ‌کند و به آن‌ها این امکان را می‌دهد تا از سلاح‌های متنوعی در طول بازی استفاده کنند.

درخت دیالوگ در بازی بسیار متنوع و منعطف است. ساختار دیالوگ‌ها با تغییر کلاس، توانایی و پیشینه شخصیت بازی تغییر می‌کند. اکثر دیالوگ‌ها همچنین با سنجش مهارت همراه هستند و نمره به دست آمده از ریختن تاس در ترساندن یا مجاب کردن شخصیت تاثیر مستقیم دارد. وقتی برای اولین بار این خبر را شنیدم که بیش از 1.5 میلیون کلمه‌ برای نوشتن دیالوگ‌های این بازی استفاد شده، باورش برایم سخت بود. اما پس از تجربه بازی متوجه شدم که این ادعا واقعاً حقیقت دارد.

در بالدورزگیت 3 شما قادرید با تمامی شخصیت‌های غیر قابل بازی صحبت کنید، حضور هیچ کدام از آن‌ها بی‌ علت نیست و هر یک دیالوگ‌های خاص خود را دارند که بسته به شرایط بازی تغییر می‌کنند. دو گروه مهم از این شخصیت‌ها حیوانات و مردگان هستند که به شما در دادن سرنخ و حل معماها کمک شایانی می‌کنند. البته در بازی‌های Divinity نیز این قابلیت‌ها قبلاً وجود داشتند اما نه با این مقیاس و عمق.

کمپ استراحت در بازی بالدوزگیت همانند یک پایگاه متحرک است که شما به جز مواردی خاص در تمامی زمان به آن دسترسی دارید. محیط کمپ تا حدودی به بازی‌ Dragon Age: Origins شباهت دارد و فضایی را فراهم می‌کند تا شما با اعضای گروه گفتگو کنید و رابطه خود را با آن‌ها مستحکم‌تر کنید. صندوق کمپ نیاز بسیار سودمند است از آنجا که بر خلاف بازی Divinity 2، وزن کلی وسایل بین یاران تقسیم نمی‌شود، شما می‌توانید از آن برای انبار تجهیزات و دیگر وسایل خود استفاده کنید.

سیستم استراحت بر اساس نسخه پنجم طراحی شده و به دو مد طولانی مدت و کوتاه مدت تقسیم‌ می‌شود. برای انجام استراحت طولانی مدت نیاز به غذا و لوازم کمپ دارید و در طی آن کرکترها می‌توانند جان، طلسم‌ها و دفعات استراحت کوتاه را بطور کامل تجدید کنند. البته استراحت کامل در پیشرفت روند داستان نیز نقشی مهم دارد و با خاتمه دادن به روز، به نوعی زمان را در بازی به جلو می‌برد. در طی استراحت طولانی، رویدادهای داستانی مهم و دیالوگ‌ها جدیدی از یاران شما به نمایش در می‌آید.

امکان ساخت سلاح و زره در بازی بالدورزگیت 3 وجود دارد، اما سیستم آن به گستردگی بازی Divinity: Original Sin 2 نیست و زیرمجموعه‌ی از ماموریت‌هایی است که هدفشان ساخت آیتم و تجهیزات کم‌یاب است. اگرچه طراحی ماموریت‌ها عالی است و در بازی غنائم و پاداش فرآوانی پیدا می‌کنید، اما این بخش هنوز جای پیشرفت دارد. از سوی دیگر، نوار کیمیا‌گری قابلیت ساخت هر معجون و اکسیری مختلفی را به شما می‌دهد و دسترس‌پذیری بالایی دارد.

نحوه تجارت نیز شباهت‌های زیادی به بازی Divinity دارد. شما هنوز می‌توانید با فروشنده چانه بزنید و اگر کاریزمای بالایی داشته باشید، می‌توانید سلاح‌ها و آیتم‌های دیگر را با قیمتی ارزان‌تر بخرید و یا با قیمتی بالا بفروشید. با این حال لاریان این سیستم را در بازی جدید خود تا حد زیادی ارتقاء داده است. پنجره خرید حالا یک قسمت برای معامله پایاپای (کالا به کالا) دارد و یک قسمت برای داد و ستد. قیمت خرید و فروش اجناس بسته به جایی که در آن هستید تغییر می‌کنند. علاوه بر تاجران، شما با بعضی از شخصیت‌هایی غیر قابل بازی نیز می‌توانید معامله کنید.

از ویژگی‌ها و مهارت‌های عالی بازی که بگذریم، طراحی ماموریت‌های فرعی بالدوزگیت 3 بی‌نظیر است. خصوصیتی که آن در زمره دیگر شاهکار‌های نقش آفرینی چون بازی ویچر 3 قرار می‌دهد. در طول ماجراجویی خود در سرزمین فیرون (Faerûn) شخصیت‌های مختلفی را ملاقات می‌کنید که همگی حکایتی شنیدینی برای گفتن دارند. البته بخشی مهمی از این ماموریت‌ها به یاران و همراهان شما اختصاص یافته‌ است. یاران شما در بازی می‌توانند به دوست صمیمی یا حتی معشوق شخصیت شما تبدیل شوند، لحظات کمدی-رمانتیک در این بازی فرآوان است و این روابط عاشقانه بر انتخاب‌های شما و روند داستانی تاثیر بالقوه‌ای دارد.

در کنار ماموریت‌های فرعی بازی، پازل های محیطی نیز در این بازی نقش‌آفرینی، بسیار به چشم می‌خورند. حل بعضی از این پازل‌ها بیشتر از نبرد با غول‌ها مخاطب را به چالش می کشد و شما را وادار می‌کند تا از خلاقیت، منطق و مهارت‌های اکتشافی خود برای پرده برداشتن از اسرار فیرون استفاده کنید.

افکت‌های صدا گذاری و اجرای صدا پیشه‌‎ها و در این بازی یک شاهکار به تمام معنا‌ و فرای تصور است. صدای کوبنده ضربات شمشیر، استفاده از طلسم‌ها و صدای چرخش تاس بازی، … همگی تاثیرگذار و هیجان‌انگیز هستند و به اتمسفر بازی قوت زیادی می‌بخشند. قهرمان اصلی بازی دارای 8 نوع صدای ضبط شده‌ است اما بطور کلی در طول گفتگوها صامت است. ولیکن، شخصیت‌های دیگر بازی به طور کاملاً دارای صدا هستند که نقش بعضی از آن‌ها توسط تیمی متشکل از بهترین بازیگران سینما و صداپیشه‌‎های برجسته اجرا شده است. در این بین می‌توان به چهرهای‌ مشهوری همچون برنده جایزه اسکار، جی‌.کی سیمونز در نقش ژنرال کیتریک تورم، و صدا پیشه محبوب بازی‌های ویدیویی متیو مرسر در نقش مینسک اشاره کرد. علاوه بر این اجرای زیبای راوی بازی آملیا تایلر بسیار تحسین برانگیز است.

موسیقی متن بازی همچون عنوان قبلی لاریان توسط آهنگساز سرشناس بوریسلاو اسلاوو (Borislav Slavov) ساخته و تنظیم شده است. نوای آهنگ‌ها در بازی لحنی حماسی‌تر به خود گرفته‌اند و بخش بزرگی از آن‌ها با الهام از موسیقی متن عنواین قدیمی بالدورزگیت ساخته شده‌اند. ولیکن با تغییر فضا و محیط این نغمه‌ها ضرب آهنگی جادویی و اغواگر پیدا می‌کنند. ملودی و آوای گوش نواز ساز‌های لوت، چنگ و فلوت در بیشتر قطعه‌های موسیقی این بازی شنیده می‌شود. در این بین دو آهنگ “Down By The River” و “Weeping Dawn” نیز از ترک‌هایی هستند که لذت شنیدن آن‌ها تمام شدنی نیست.

بخش چندنفره بازی دست کمی از مد تک نفره‌ی آن ندارد و بسیار سرگرم کننده است. شما می‌توانید هم از طریق شبکه‌ی محلی (Lan) و هم از طریق اینترنت با دوستان خود یا بازیکنان دیگر به صورت کو-آپ بازی کنید. خصوصیتی که این مد را بسیار جذاب می‌کند اجازه به بازیکنان برای گرفتن تصمیمات مشترک در طول دیالوگ‌ها است اگر چه هر کدام می‌توانند به صورت جداگانه با شخصیت‌های غیر قابل بازی، گفتگو کنند. علاوه بر این در صورتی که میزبان لابی با شخصیت‌های اوریجن ملاقات نکرده باشد، دیگر هم‌تیمی‌ها شانس بازی بجای آن‌ها را پیدا می‌کنند. با اینکه ویژگی‌های بخش چندنفره کم نیست اما بازی نیازمند یک رابط مناسب برای چت صوتی و نوشتاری است.

بازی بالدورزگیت 3 همچنین می‌تواند یک عنوان بسیار جذاب برای تولید‌کننده‌های محتوا و استریمرهای بازی‌‌های ویدیویی باشد. دقیقاً مثل زمانی که بازی در شوکیس پنل-فرام-هل به نمایش در آمد، در آن افزونه‌ی اختصاصی برای استریمرهای توییچ تعبیه شده که به بازیکنان این قابلیت را می‌دهد تا در هنگام استریم کردن به تماشاگران خود اجازه دهند تا با رای دادن به گزینه‌های قابل انتخاب در دیالوگ در بازی مشارکت داشته باشند.

برای این اجرای بازی از سیستمی با پردازنده گرافیکی Ti RTX 3060، پرادزشگر AMD Ryzen 5 3400 و 16 گیگابایت رم استفاده کردم و برای عملکرد بهتر، بازی را روی درایو SSD اجرا کردم. خوشبختانه در طول مدتی که صرف نسخه نهایی بازی کردم به هیچ باگ بزرگی برنخوردم، با توجه به وسعت و پیچیدگی دنیای بالدوزگیت 3، بازی اجرا و بهینه سازی خوبی دارد که به شخصه واقعاً فراتر از حد انتظارم بود. مخصوصاً در این روزها که تعداد عناوین خوش ساخت برای پلتفرم رایانه‌های شخصی کمتر از تعداد انگشتان دست است. تنها در مکان‌های شلوغ که تعداد اجزا و تعداد کرکترها بالا است کمی افت فرم وجود دارد و بازی اکثر مواقع با فرم ریت 60 و بالاترین سطح گرافیکی قابل اجرا است. ناگفته نماند که از زمان شروع بررسی چهار پچ هات فیکس برای رفع تعداد زیادی از باگ‌های بازی منتشر شده است.

بازی همچنین از دو پروسه آپ اسکیل DLSS برای کاربران انویدیا و FSR (نسخه 1) برای کاربران AMD پشتیبانی می‌کند. گزینه جالب دیگر در تنظیمات گرافیکی بازی HHD Slow Mode است، اگر شما از کاربرانی هستید که به هارد SSD دسترسی ندارید. با استفاده از این گزینه می‌توانید بازی را روی هارد دیسک خود نصب کنید. اگرچه کیفیت اجرای بازی پایین میاید، اما می‌توانید از آن لذت کافی را ببرید. ذکر این نکته نیز مهم است که نسخه نهایی و فعلی بازی بطور کامل از ماد نیز پشتیبانی می‌کند.

هنوز تا پایان این ماجراجویی راه زیادی باقی است اما در کلام آخر باید بگویم، بازی بالدورزگیت 3 تجربه‌ای رویایی و فراموش ناشدنی است. استودیو لاریان با این اثر روح و طرواتی تازه را به ژانر قدیمی نقش آفرینی کامپیوتری بخشیده است. این بازی نه تنها جهش و موفقیت عظیم برای فرنچایز سیاهچاله‌ها و اژدهایان محسوب می‌شود بلکه می‌تواند سرلوحه‌ و منبعی الهام بخش برای سازندگان بازی‌های نقش‌آفرینی باشد. بازی که علاوه بر گیم‌پلی شاهکار و داستان جذاب خود لذت بازی‌های رومیزی را در قالبی نو برای مخاطبان فراهم کرده است و علی رغم طولانی بودن، تک تک لحظات آن سرگرم کننده و هیجان انگیزند.

از اینکه بررسی را تا اینجا مطالعه کردید از شما سپاس‌گذاریم، لطفاً نظرات خود را در ادامه با بازی سنتر به اشتراک بگذارید. بازی Baldur’s Gate 3 هم اکنون از پلتفرم‌های گاگ و استیم با قیمت 59 دلار قابل خریداری است. این بازی همچنین در تاریخ 6 سپتامبر برای کنسول پلی‌ اسیشن 5 منتشر خواهد شد.

نویسنده: علی‌رضا قطبی

The post بررسی بازی Baldur’s Gate 3 appeared first on بازی سنتر.

امکان ارسال نظر وجود ندارد!